در پناهِ کلماتِ جانی به عطرِ اردیبهشت
در پناهِ کلماتِ جانی به عطرِ اردیبهشت

در پناهِ کلماتِ جانی به عطرِ اردیبهشت

بهارانه / یک





می نویسم بهارانه ..با صدای خسرو شکیبایی بخوانید چهارم جان ِ جان ، دل انگیزترین روزِ جهان 

ای زیباترین شعر خدا ...




تصویرگر : هدی حدادی


با زنان دیگر فرق می کنی / حتی پیراهنی که می پوشی / گلی که بر آن نقش بسته / پژمرده نمی شود




با سرانگشتانش بر سیاهی شب کشید

و ستارگان متولد شدند..

غاده السمان



هوای کوی تو از دل نمی رود ....

هر جا که بروم تو با من می آیی .

مثل همین ماهی که بالای سر شهر و آبادی می تابد ..

مثل همین ماهی که 

به هر گوشه ی دنیا که  سفر کنی 

ترا دنبال می کند و همسفرت می شود ..

هر جا که بروم 

تو با من می آیی ..

توی سرم ..

توی ذهنم ...

توی خیالم ..

توی خاطراتم ...!!!!


پروانه سراوانی عشق و جانِ جان 





پی نوشت :


هوای کوی تو از سر نمی رود آری 

غریب را دل سرگشته با وطن باشد" حافظ "


برای عنوان این بیت   هم هماهنگ است انگار :

آن ها که خوانده ام همه از یاد من برفت 

الا حدیث دوست که تکرار می کنم " سعدی "





و برای شنیدن .ترانه ی " بی تو " با صدای محمد نوری .



Tu me manques


من دیوانه نیستم .. 

اما گاهی ..

ناگهان وسط یک خیابان به یادت می افتم و 

همانجا میخکوب می شوم بر سنگفرش سیمانی ، 

آنگاه بی آنکه نوازندگی بدانم ، 

هی می نوازمت ... هی می نوازمت .. هی می نوازمت ..

در جانم ..!!


پروانه سراوانی





در نگاهم اگر نیستی، در خیالم سرشاری *

پیله می کند به خیالم ..

به چهاردیواری ذهنم ، 

سایه ی مردی که از دهانش شعر می روید ، 

نرسیده به باغ گل ،

از پیراهنم پروانه می روید ...!


پروانه سراوانی




پی نوشت :

گفته اند  شعرِ  عنوان  از  مولاناست !